تاریخ : سه شنبه 91/12/8 | 11:26 صبح | نویسنده : aynaz.tanha
ارامش من تنها در لحظه مرگ من میسر میشود
ارامش من تنها وقتی قلبم را از سینه دربیاورم میسر میشود
ارامش من تنها در هق هق شبانه ام میسر میشود
در اغوشی که سرد هست اما حداقل ترکم نمیکند اری اغوش خودم
اشکهایم را دستان لرزان خودم پاک میکند
تا ابدیت من تنها خواهم ماند اخر خدا در حین خلقتم فراموش کرد برای نیمه گمشده خلق کند
فراموش کرد من چگونه قرار هست درد بکشم
اهای شما دو نفره هایی که قدر لحظات با هم بودن نمیدونید
حالا که خدا شما برای هم افرید
چرا کنار هم قرار نمیگیرد
اهای شما دو نفره ها خیلی خوش بحالتون اینجوری هم دارید که وقتی رازی دارید که پر از درد هست بهم بگید اشکهای هم پاک کنید
هم بغل کنید به هم بگید چرا ناراحتی مگه من مردم
اما من هیچکس را ندارم که اینگونه با من سخن بگوید اخر خدا یادش رفت مرا جفت بیافریند تا در لحظات پر دردم کسی کنارم باشد
.: Weblog Themes By Pichak :.